به نظرم زندگی شبیه پلکانیه که یه سری آدما از همون اول که به دنیا اومدن روی پله های بالا بودن و یه سریا پایینش، اونی که پایین بوده ممکنه انقد تلاش کنه، رسش کشیده شه، از تعداد زیادی پله اش بره بالا؛ ولی بازم از اونی که از اول بالا بوده؛ پایین تر باشه. 

باید بگم که از ته دلم ناراحت میشم وقتی با آدمایی هم کلام میشم که معیار خوب و معقول بودن یه آدم رو، شغل پدر مادرش و محل زندگیش و وضعیت مالی می دونن. البته خیلیا اینجورین، شاید خودمم این شکلی باشم، نمی دونم. سعی می کنم که نباشم.

-آره، فلانی خیلی خوبه؛ چرا؟ مامان باباش دکترن، مهندسن!!

-فلانی خیلی شاخه؛ چرا؟ مامان باباش آمریکا بودن!! خودشم می خواد بره اونور!

.

.

چرا انقد معیارا افول کرده، چه چیزای کم ارزشی، با ارزش شدن.

نمی دونم کی این چیزا درست میشه، اما می دونم که توی بعضی چیزا اول بودن خیلی سخته :) و خیلی عذاب آور، چون پیشینه اش توی خاندانت وجود نداره. و نوع نگاه بقیه سخت تر میکنه.

اما سختیش، خیلی هم لذت داره :)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گاه نوشت های من فروشگاه اینترنتی باران شاپ My EunHae Reality مه نگار باغ و تالار مناسبات تکست بیو مریم ایمن تبلیغ - تبلیغ سایتهای اینترنتی نور و نما