بعله، امشب فهمیدم فقط یه هفته وقت دارم برای پروژه ای که هنوز عنوانش رو هم درست و حسابی انتخاب نکردم؛ پروپوزال بدم. وگرنه واحد پروژه ام حذف میشه و از اونجایی که ادعای فراغت هم کردم ترم دیگه نمی تونم هیچ درسی بردارم و میوفته ترم بعد تر. در حالی که برنامه هایی که بره خودم ریختم و الان وسطاش هستم یه جورایی؛ کلا میره رو هوا. کل هزینه و زحمت و تلاش و . در آنی دود میشه.
الان من دچار بی خوابی نشم. کی باید بشه. باورم نمیشه 3 ساعت پیش که خبر نداشتم از خواب آلودگی داشتم میمردم. الان دیگه تا صبح هم عمرا بخوابم.
پ.ن: نمی خواستم این چرت و پرتا رو بنویسم ولی حقیقتا خیلی استرس گرفتم.
پ.ن2: حتی دارم آرزوی مرگ می کنم. چقد کم ظرفیتم، دلم میخواد زار بزنم.
پ.ن3: عنوان برگرفته از آهنگ آتش در نیستان شهرام ناظری می باشد. از خوانندگان محترم خواهشمندم با همان لحن بخوانید. :)
به امید خبر های خوب :) الکی مثلا.
درباره این سایت