توی اتاقمون یه میز مطالعه بود، از اون میز مطالعه های کتابخونه. خار شده رفته تو چش بقیه بچه ها. مسئول خوابگاه دستور بردنش رو صادر کردن. امروز اومدن ورداشتن بردن. این همه بچه بازی بیداد میکنه. روش درس می خوندم. بی شعورای احمق اعصابمو ریختن بهم. دیروزم اومده بودن وردارن ببرن نذاشتیم. امروز دیگه بردن.
الان توی کتابخونه دانشگاهم و خوابگاه نخواهم رفت تا بعد از ظهر.
باید *ید توی اون خوابگاه و مسئولان با کفایت و بی عقده اشون.
( با ارز معزرت :) )
درباره این سایت